جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۶ اسفند ۱۴, دوشنبه

تمارض کشتی گیر ایرانی به معنی اعتراف به موجودیت اسرائیل است

فرض بگیریم کسی برای شرکت نکردن در امتحان گواهی پزشک به آموزگار خود ارائه دهد. معنای ارائه گواهی پزشک چیزی جز این نیست که اگر دانش آموز دچار بیماری نمی شد، در جلسه امتحان حاضر می شد. شرکت نکردن او در امتحان به دلیل بیماری است وگرنه او تعهد خود به امتحان را باور دارد.
عیناً همین معنا در تمارض کشی گیران ایرانی صدق می کند. هنگامی که کشتی گیر ایرانی در هماهنگی با فدارسیون کشی ایران مثلا ضرب دیدگی را دلیل بازی نکردن با حریف اسرائیلی اعلام می کند، به طور ضمنی او و فدراسیون کشتی ایران به کمیته برگزار کننده بازی ها چنین وانمود می کند که اگر ضرب دیدگی نبود، کشتی گیر ایرانی آمادگی دارد با حریف اسرائیلی مواجه شود. این یعنی اسرائیلی موجودیت دارد در حالی که مدعای جمهوری اسلامی انکار موجودیت اسرائیل است. این آن دروغ بزرگ جمهوری اسلامی است.

Image result for ‫کشتی گیر‬‎

تمارض کشتی گیر ایرانی به معنی اعتراف به موجودیت اسرائیل است
رسول خادم، رئیس فدراسیون کشتی ایران، در اعتراض به "سیاست یک بام و دو هوا" جمهوری اسلامی در رویارویی نکردن کشتی گیران ایرانی با حریفان اسرائیلی از طریق توسل به حیله و ترفند از مقام خود استعفا کرد و در پی او بسیاری از مقامات و مسئولان جامعه کشتی ایران از جمله روسای هیأت های استانی کشور نیز در حمایت از او استعفا کرده اند. او گفته که "نمی‌توانم به کشتی دروغ بگویم".  اشاره او به کدام  "دروغ گفتن" است؟

تمارض یعنی نوعی اعتراف به موجودیت اسرائیل
بسیار دیده شده که در رشته های مختلف ورزشی به ویژه کشتی، ورزشکار ایرانی برای مواجه نشدن با حریفان اسرائیلی به انواع ترفندها متوسل شده تا در مقابل حریف اسرائیلی قرار نگیرند. توسل به این ترفندها برای آن است که جمهوری اسلامی "ادعا" دارد که کشوری به نام اسرائیل موجودیت ندارد. از این رو، مصطلح "رژیم اشغالگر فلسطین" را به کار می برد.
در منطق جمهوری اسلامی وقتی کشوری موجودیت ندارد، ورزشکاری هم ندارد تا با آن بتوان کشتی گرفت. اما، هنگامی که با این واقعیت رو به رو می شود که کشوری به نام اسرائیل در صحنه مسابقات حضور دارد برای پرهیز از مقابله با اسرائیل که از نظر حقوقی، شناسایی دوفاکتوی (de facto)  اسرائیل محسوب می شود، دست به ترفندهای عجیب و غریب از جمله باخت زودرَس (مانند علیرضا کریمی) یا تمارض می زند. مفهوم تمارض ورزشکار از نظر معنایی یعنی چی؟
فرض بگیریم کسی برای شرکت نکردن در امتحان گواهی پزشک به آموزگار خود ارائه دهد. معنای ارائه گواهی پزشک چیزی جز این نیست که اگر دانش آموز دچار بیماری نمی شد، در جلسه امتحان حاضر می شد. شرکت نکردن او در امتحان به دلیل بیماری است وگرنه او تعهد خود به امتحان را باور دارد.
عیناً همین معنا در تمارض کشی گیران ایرانی صدق می کند. هنگامی که کشتی گیر ایرانی در هماهنگی با فدارسیون کشی ایران مثلا ضرب دیدگی را دلیل بازی نکردن با حریف اسرائیلی اعلام می کند، به طور ضمنی او و فدراسیون کشتی ایران به کمیته برگزار کننده بازی ها چنین وانمود می کند که اگر ضرب دیدگی نبود، کشتی گیر ایرانی آمادگی دارد با حریف اسرائیلی مواجه شود. این یعنی اسرائیلی موجودیت دارد در حالی که مدعای جمهوری اسلامی انکار موجودیت اسرائیل است. این آن دروغ بزرگ جمهوری اسلامی است.
از سوی دیگر، این اقدام (تمارض)، نخست ورزشکار ایرانی را وادار به دروغگویی به خود و سپس وادار به دروغگویی به کمیته برگزاری می کند. روشن است که دروغگویی با روحیه و مرام ورزشی سازگار نیست. بنا بر این، ورزشکار ایرانی هم باید از مدال آوری خود صرف نظر کند و هم با توسل به تمارض دروغگو باشد.
پر واضح است که چنین رویه ای چقدر برای روحیه یک ورزشکار مخرب و ویرانگر می تواند باشد. اما، ویرانگرتر آن است که این دروغ را نه او به دلخواه خود بلکه به اجبار فدراسیون انجام می دهد تا دچار تنبیه (مثلا محرومیت از ورزش مانند مسعود شجاعی و احسان حاج صفی) نشود. به عبارت دیگر این فدراسیون است که از ورزشکار می خواهد "متوسل به دروغ" شود.این دقیقاً نکته ای است که رسول خادم به آن اشاره دارد.
استدلال درست خادم این است که اگر سیاست خارجی نظام انکار موجودیت اسرائیل است، چنین سیاست خارجی با تمارض ورزشکار یا باخت زودهنگام او در تضاد است چرا که معنای تلویحی توسل به چنین ترفندهایی این است که ورزشکار ایرانی مثلا به دلیل بیماری نمی تواند در برابر حریف اسرائیلی ظاهر شود وگرنه مانعی برای بازی ندارد. او به درستی چنین نتیجه گرفته که چنین سیاست دوگانه‌ای "آدمی را به این نتیجه می رساند که، شما [جمهوری اسلامی] به آنچه می‌گویید [انکار موجودیت اسرائیل] اعتقاد ندارید."
این دقیقاً همان دروغی است که خادم نمی تواند به کشتی بگویید به ویژه اینکه او می دانید این ترفندها به شدت "نخ نما" و کهنه شده اند و فدراسیون جهانی کشتی از این ترفندهای پوسیده آگاه است و در نتیجه، متوسل به جریمه کردن ورزشکار و مربی شده است. به ویژه خادم پیش بینی کرده که از تیرماه تا مهرماه ۱۳۹۷، ایران هشت مسابقه جهانی در رشته کشتی خواهد داشت که به احتمال زیاد باز هم به حریف اسرائیلی خواهد خورد. او هشدار داده که «دیگر بازی زودتر بباز یا مریض شو جواب نمی‌دهد».

راه چاره چیست؟
اینک پس از ناکارآمد شدن ترفند تمارض و باخت زودرَس، جمهوری اسلامی یکی از این دو راه پیش پای خود دارد؛ یا بازی با حریف اسرائیلی یا امتناع دوباره از آن به دلایل سیاسی.
رسول خادم همان گونه که در تشک کشتی هوشمندانه کشتی می گرفت، مطلقاً در استعفای اعتراض آمیزش راه نخست را پیشنهاد نداده است. او به مقامات کشور گفته اگر راه دوم (امتناع به دلایل سیاسی) را بر می گزینند، ناگزیر باید دستگاه دیپلماسی کشور متولی امور سیاسی باشد نه دستگاه های ورزشی.
اما، آیا راه دوم ممکن است؟ پاسخ منفی است چرا که برگزیدن راه دوم آمیختن ورزش و سیاست است که با اصول اولیه فدراسیون های ورزشی جهان منافات ذاتی دارد.
ناگزیر چاره ای نیست جز یکی از این دو راه؛ بستن درِ کشتی (و احتمالا دیگر رشته ای ورزشی) یا بازی با اسرائیل که به منزله شناسایی (Recognation) اسرائیل است. از قضا این راه  دوم را جمهوری اسلامی پیشتر آزموده است زیرا  پیشتر و در موارد  عدیده "جمهوری اسلامی اسرائیل را به رسمیت شناخته است."
اگر این شناسایی (البته به صورت دوفاکتو) پیشتر توسط جمهوری اسلامی انجام شده، چه امتناعی دارد که جمهوری اسلامی آنچه را پیشتر عمل کرده دوباره در ورزش عمل کند؟

       
https://negaam.news/1396/12/14/337265/

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر