جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۶ بهمن ۱۷, سه‌شنبه

مقایسه دو نامه کروبی به روحانی و خامنه ای

کروبی تاکنون دو نامه مهم منتشر ساخته که قطعا از اسناد تاریخ جمهوری اسلامی به شمار می آیند. او در نامه نخست، محاکمه خود را طلب کرده بود تا به بهانه آن سخنانش را با مردم در میان بگذارد. اما آین بار و به دنبال اعترضات گسترده دی ماه، او فرصت را مناسب دانست تا با انتشار نامه دومش شخص خامنه ای را عملا به دادگاه کشانده و کارنامه مردود مدیریتی اش را با اشاره به اعتراضات دی ماه به رخ او بکشد.
او بیم ندارد که فشارها بر او بیشتر شود. گفته که صدایش خاموش نمی شود. اما، این همه اعتراض او باز از سر سخن مشفقانه با رهبر است که تا دیر نشده دست به اصلاحات اساسی بزند. اما، آیا گوش شنوایی هست؟
Image result for ‫کروبی + خامنه ای‬‎



مقایسه دو نامه کروبی به روحانی و خامنه ای

از هنگام حصرش از هفت سال پیش تاکنون کروبی نتوانسته حتی دقیقه ای صدای ضبط شده ای به بیرون دهد. اما، در این سال های دراز او تاکنون دو نامه از حصر منتشر ساخته که بی درنگ از اسناد جمهوری اسلامی تلقی و بدان استناد خواهد شد.
نخستین نامه او مورخ ۲۱ فروردین ۱۳۹۵خطاب به حسن روجانی در جایگاه رییس جمهور و دومین نامه او مورخ ۹ بهمن ۱۳۹۶خطاب به علی خامنه ای در جایگاه رهبرنوشته شده است. لحن، مضمون و اهداف این دو نامه کاملاً از یکدیگر متفاوتند ولی در مواردی همپوشانی دارند.
کروبی نامه نخست خود را با لحنی دوستانه و صمیمانه خطاب به "برادر گرامی" اش حسن روحانی، رییس جمهور، نوشت. شاه بیت آن نامه این بود که رییس جمهور بنا به وظیفه قانونی اش از حاکمیت مستبد [بخوانید خامنه ای] بخواهد "تا دادگاه علنی را ولو با ترکیب مورد نظر ارباب قدرت تشکیل دهد تا...ادله خود مبنی بر تقلب انتخابات ریاست جمهوری ۸۴، مهندسی انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ و آن‌چه بر فرزندان این کشور در بازداشتگاه‌های قانونی و غیرقانونی گذشت را به اطلاع عموم" برساند. او تصریح کرد که "حکم صادره از این محکمه را با جان و دل پذیرا هستم و بدون در نظر گرفتن حق تجدید نظر از آن استقبال می‌کنم." (مراجعه شود به " پنج نکته در «نامه تاریخی» مهدی کروبی»)
اما، نامه دوم او با لحنی صرفاً رسمی خطاب به "آیت‌الله حاج سیدعلی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران" آغاز شد ولی استادانه فضای نامه را به گونه ای تحریر کرد که به "کیفرخواستی" علیه خامنه ای در محضر "دادگاه" ملت بیشتر شبیه است. با وجود این، هدف نامه نصیحت مشفقانه ای است که خامنه ای دست به اصلاحات اساسی بزند.
زمانبندی این نامه بسیار مهم است. او هفت سال را در حصر گذراند بدون اینکه هرگز خامنه ای را خطاب قرار دهد. اما، چه شد که او اینک خامنه ای را خطاب قرار داده است؟ پاسخ را می توان در اعتراضات دی ماه دید که اعتراضات گسترده ای کشور را فراگرفت. او این وضعیت را کارنامه خامنه ای می داند.
به بیان درست تر، او در نامه نخست، برپایی دادگاه خود را از حاکمیت مستنبد مطالبه کرد.اما در نامه دوم او خود حاکمیت مستبد را به دادگاه کشانده است. شرح این کیفر خواست چنان طولانی است که اگر نامه اول حدود 1400 واژه بود، کروبی در نامه دوم [بخوانید کیفرخواست] نزدیک به 5000 واژه را به کار گرفته است. تردیدی نیست که او ده ها برابر بیش از این گفتنی در سینه دارد ولی اهم آن را در این مختصر به رشته تحریر درآورده است.
در مطلع این نامه، کروبی با استناد به سخنی از خامنه ای به علت نامه نگاری اش با رهبر می پردازد. او پس از هفت سال حصر نه تنها از باب تظلم و توبه در نیامده که هیچ؛ استوار بر باورهایش خامنه ای را به محاکمه کشیده و او را مسئول این همه ویرانی می داند.
 او با یادآوری این نکته به خامنه ای که جایی گفته کسانی که دیروز و امکانات مدیریتی کشور را در اختیار داشتند و دارند، "حق ندارند نقش اپوزیسیون بازی کنند و باید پاسخگو باشند"، از همین منطق استفاده می کند و به او یادآور می شود که پس از ۸ سال در مقام ریاست جمهوری و قریب۲۹سال در جایگاه رهبری آنهم بعنوان حاکم و ولی مطلق، این خامنه ای است که "باید بپذیرید که وضعیت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی امروز کشور نتیجه مستقیم سیاست‌های راهبردی و اجرایی" اوست.
این همان دادگاهی است که کروبی خامنه ای را از جایگاه "رهبر فرزانه" به جایگاه "متهم" می نشاند؛ متهمی که مسئول این همه ویرانی هاست. متن کیفر خواست کروبی علیه خامنه ای که نامه او را به سندی تاریخی مبدل می سازد، حاوی نکاتی است که اهم آن عبارت است از:

پاسخگو بودن رهبر
کروبی با ذکر این نکته که "اصل پاسخگویی استثنا بردار نیست"  به خامنه ای می تازد که: " سه دهه است که شما در رأس نظام قرار دارید و هنوز هم از جایگاه یک اپوزسیون سخن می‌گویید... پاسخگویی وظیفه همه مقامات نظام است وجنابعالی که کارکرد نهادها و سازمان‌هایی مانند سپاه، بسیج، شورای نگهبان، نهادهای انقلابی، ائمه جمعه، صداو سیما و .. را مطابق نگرش و سیاست‌های مورد نظرتان تغییر داده‌اید باید بیش از دیگران به این مهم [پاسخگویی] توجه کنید."

ساتور شورای نگهبان، ذبح افراد شاخص، خبرگان ثناگو
کروبی با یادآوری حذف افراد شاخص در انتخابات دوم مجلس خبرگان رهبری به بعد، به خامنه ای یادآور می شود که او این "رکن رکین" قانون اساسی را  "بی‌خاصیت" کرده است. او می نویسد که "به باور من ریشه همه‌ی گرفتاری های امروز کشور در همین نکته نهفته است" زیرا "خروجی آن شد مجلسی فرمایشی که تنها وظیفه سالانه‌اش ثناگویی است."
او سپس با ذکر چند مثال به خامنه می تازد که "آیا جایگاه رهبری این نیست که روزی مرحوم هاشمی رفسنجانی را از شرکت در انتخابات ریاست جمهوری محروم کند و روز دیگر سیدحسن خمینی و جواد حجتی‌کرمانی را از شرکت در انتخابات خبرگان رهبری حذف کند؟"
او سپس با به کار بستن عبارت "ساتور شورای نگهبان" این پرسش ر ا مطرح می کند که "به‌ راستی برخی چه رویاهایی برای خبرگان در سر دارند که برای تحقق آن رویاها همه باید در این مسیر ذبح شوند؟"

از بین بردن استقلال حوزه
کروبی سپس بر موضوعی مهم دست می نهد که عبارت است از مخدوش شدن استقلال حوزه های علمیه توسط نهادهای امنیتی و حکومتی. او می نویسد "برای حفظ دین و آبروی روحانیت شیعه از شما مصرانه می‌خواهم به دخالت نهادهای امنیتی و حکومتی در حوزه‌ها پایان دهید. اجازه دهید مراجع عظام تقلید و روحانیون کشور آزادی عمل داشته باشند و همچون گذشته ملجاء و پناهگاه مردم باشند... حوزه‌ها بر خلاف نظر امام به پول حاکمیت آلوده شده‌اند. خاطرتان هست که در دوران امام بودجه‌ای از خزانه عمومی به حوزه‌ها داده نمی‌شد و حوزه‌ها از محل وجوهات شرعی مردم و با نظر مراجع عظام تقلید اداره می‌شدند."

توده مردم بشکه باروت
او با اشاره به اعتراضات گسترده دی ماه، یادآور می شود که بیش از ۵۰ درصد ثروت کشور در دست چند نهاد‌ حاکمیتی است که نظارتی هم بر آنها اعمال نمی‌شود. او نتیجه می گیرد که که "در چنین شرایطی طبیعی است که توده‌ها و طبقات فرودست جامعه به بشکه باروتی تبدیل شوند."

ترفیع و تنزیل افراد
کروبی در گوشه ای از نامه با مثال آوردن احمدی نژاد به خوبی رفتار خامنه ای را به ترسیم می کشد که چگونه یک زمان احمدی نژاد را ترفیع داد و زمانی دیگر حق مشارکت او در انتخابات را از او سلب کرد. او می نویسد: "در سال۸۴ وقتی آقای احمدی‌نژاد به تعبیر برخی افراد در زمره رجال سیاسی قرار نمی‌گرفت ایشان با نظر مثبت شما تأیید صلاحیت شد... با اینهمه در سال ۹۶ وقتی او بار دیگر قصد حضور در انتخابات را داشت و پس ازهشت سال حضور در ریاست جمهوری و حمایت‌های کم نظیر شما دیگر نمی‌توانستند در باب رجل سیاسی بودن او بحثی کنند وی را ابتدا از ورود به انتخابات منع کردید و وقتی تمکین نکرد او را رد صلاحیت کردید. آیا به ‌راستی جایگاه رهبری این است که روزی کسی را با چنین اهرمی به قدرت برساند و روز دیگر همان فرد را از اعمال یک حق ساده محروم کند؟"

ورود سپاه در اقتصاد و سیاست
کروبی سپس دخالت سپاه در اقتصاد و سیاست را به باد حمله می گیرد و می نویسد "برخلاف نص صریح قانون اساسی و نظر صریح امام، سپاه و بسیج در دوران رهبری شما وارد فعالیت‌های سیاسی و اقتصادی شدند که نتیجه فاجعه‌آمیز آن این روزها برکسی پوشیده نیست." او می افزاید:"این رویکرد نه تنها ماهیت وجودی این نهاد بزرگ انقلاب را نزد مردم به شدت خدشه‌دار کرده بلکه آنان را گرفتار زد وبند و فساد‌های بزرگ کرده است."

سراشیبی سقوط
او سپس به ورود سپاه در مهندسی انتخابات اشاره می کند و پرسش می کند که آیا این روش کشور را به سراشیبی سقوط و انحطاط و بحران‌های داخلی و بین‌المللی رهنمون نکرده است؟ آیا حضرتعالی نباید در قبال خروجی تأسف‌انگیز آن که بارها نسبت به آن هشدار داده بودیم پاسخگو باشید؟"

اعتراف به امکان تقلب در انتخابات
کروبی سپس با اشاره به رد امکان تقلب در خرداد ۸۸  طبق ادعای خامنه ای، این پرسش را مطرح می کند که چرا خامنه ای در خصوص آخرین انتخابات ریاست جمهوری که روحانی با ۲۴ میلیون رأی انتخاب شد،  در ۱۶ خرداد ۹۶ گفت: “تخلف در انتخابات مناسب نظام جمهوری اسلامی نیست و مسئولان باید این موارد را با جدیت دنبال کنند و متخلفین را مشخص کنند تا در انتخاباتی که ملت ایران در آینده در پیش دارد، چنین تخلفاتی برافتد، زیرا اگر چشم بر تخلف ببندیم و از آن صرف‌نظر و اغماض کنیم، تخلفات تکرار می‌شود.”
او می پرسد:"این تناقض آشکار را چگونه پاسخ می‌دهید؟ آنگاه که مردم با حضور کم نظیرشان دست رد به کاندیدای مورد حمایت حاکمیت [احمدی نژاد] می‌زنند و نسبت به مهندسی آرای‌شان به طور مدنی اعتراض می‌کنند، در مقابل آنان قرار می گیرید و با تحکم با آنان سخن می‌گویید و امکان تقلب را از اساس منتفی می‌دانید. اما وقتی نامزد مورد نظرتان [ابراهیم رییسی] با نظارت و دخالت کامل حامیانش در شورای نگهبان با اختلافی فاحش شکست می‌خورد از برخورد جدی مسئولان با تخلف سخن می‌گویید."

ولایت فقیه تعطیل عقل
کروبی آنگاه دست به یک نکته کانونی می نهد و ریشه این همه تخلف را در تفسیر نابجا از ولایت فقیه می داند. او می نویسد: "تفسیری که رسانه‌های رسمی حکومت این سال ها از ولایت‌فقیه ارائه می‌کنند معنایی جز تعطیل کردن عقل جمعی و ایجاد یک نظام خودکامه فردی ندارد." و سپس این پرسش را مطرح می کند که "به‌ راستی چگونه می‌خواهید این اشتر سرکش قدرت را بدون پالایش و اصلاح ساختاری نظام به دست دیگری بسپارید؟ برای یک لحظه هم شده تصور کنید این تفسیر فراقانونی از اختیارات بی حساب و کتاب ولی‌فقیه پس از شما در ید فرد دیگری قرار گیرد و آن فرد بخواهد آراء و نظرات خود را بر یک ملت آنهم بدون نظارت و پاسخگویی تحمیل کند. چه تصویری فاجعه‌باری از آن روز برای‌تان متصور است؟"

سخن مشفقانه
کروبی در آخرین فرازش به خامنه ای یادآور می شود که "میان آنچه در دوران مبارزه می‌خواستیم و به مردم وعده می‌دادیم با آنچه در عمل اتفاق افتاده اختلاف از زمین تا آسمان است." او سپس مشفقانه می نویسد: " تا دیر نشده زمینه اصلاح ساختاری نظام را فراهم آورید به نحوی که مردمی که در ۲۲ بهمن ما را از کنج زندان‌ها به قدرت رساندند در عمل حاکم بر سرنوشت خویش گردند."

نتیجه:
تاکنون هیچ متنی از میرحسین بیرون نیامده ولی کروبی تاکنون دو نامه مهم منتشر ساخته که قطعا از اسناد تاریخ جمهوری اسلامی به شمار می آیند. او در نامه نخست، محاکمه خود را طلب کرده بود تا به بهانه آن سخنانش را با مردم در میان بگذارد. اما آین بار و به دنبال اعترضات گسترده دی ماه، او فرصت را مناسب دانست تا با انتشار نامه دومش شخص خامنه ای را عملا به دادگاه کشانده و کارنامه مردود مدیریتی اش را با اشاره به اعتراضات دی ماه به رخ او بکشد.
او بیم ندارد که فشارها بر او بیشتر شود. گفته که صدایش خاموش نمی شود. اما، این همه اعتراض او باز از سر سخن مشفقانه با رهبر است که تا دیر نشده دست به اصلاحات اساسی بزند. اما، آیا گوش شنوایی هست؟

https://www.radiofarda.com/a/karrubi-letters-to-leader/29021511.html

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر