جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۵ اسفند ۱۴, شنبه

تُف سربالای دادگاه ویژه روحانیت

دادگاه ویژه روحانیت احمد منتظری را به جرم ناکرده به 21 سال حبس محکوم کرد. آن گاه خودش بدون اینکه احمد منتظری فراجامی تقاضا کند 21 سال را به 6 سال کاهش داد. وقتی برای پاره بازجویی ها او را به دادگاه فرا خواندند به شکل آدم ربایی (به قول همسرش) او را روانه زندان کردند تا متحمل شش سال حبس شود. اما، 24 ساعت از آغاز حبس اش نگذشته بود که از زندان به مرخصی! اعزامش کردند. اینک، بنا به  آخرین اخبار همان شش سال حبس را نیز دادگاه ویژه روحانیت به حالت تعلیق درآورده است . این همه یعنی احکام دادگاه ویژه روحانیت علیه فرزند رشد آیت الله منتظری یعنی "آبرو بردن از خود".



تُف سربالای دادگاه ویژه روحانیت

  
دادگاه ویژه روحانیت احمد منتظری را به جرم ناکرده به 21 سال حبس محکوم کرد. آن گاه خودش بدون اینکه احمد منتظری فراجامی تقاضا کند 21 سال را به 6 سال کاهش داد. وقتی برای پاره بازجویی ها او را به دادگاه فرا خواندند به شکل آدم ربایی (به قول همسرش) او را روانه زندان کردند تا متحمل شش سال حبس شود. اما، 24 ساعت از آغاز حبس اش نگذشته بود که از زندان به مرخصی! اعزامش کردند. اینک، بنا به  آخرین اخبار همان شش سال حبس را نیز دادگاه ویژه روحانیت به حالت تعلیق درآورده است . این همه یعنی احکام دادگاه ویژه روحانیت علیه فرزند رشد آیت الله منتظری یعنی "آبرو بردن از خود".
فلسفه وجودی نظام های قضایی در هر کشوری از دیرباز تاکنون حول یک محور اساسی شکل گرفته و آن عبارت است از مقابله با بزهکاری و تبهکاری. از آنجایی که زندگی اجتماعی بشر آغشته به بزه و تبهکاری است ناگزیر نظام های قضایی از دیرباز تاکنون در تک تک نظام های سیاسی- اجتماعی شکل گرفته تا با کیفر دادن مجرمان، تأمین کننده عدالت اجتماعی و سلامت جامعه باشند. اما،  این مهم گاه چنان دستخوش بازی و سیاست می شود که در وصفش می گویند "وای به روزی که بگندد نمک".
این دقیقا وصف حال نظام قضایی جائر مسلک جمهوری اسلامی است که نه تنها در دادگاه ویژه روحانیت بلکه در سرتا سر پیکره قوه قضائیه دچار تباهی و فساد شده است. مگر هاشمی شاهرودی نگفته بود که ویرانه ای را تحویل گرفته است.
این یادداشت در صدد داوری درباره قوه قضائیه نیست که خود شرحی مستوفایی را می طلبد همچنان که در صدد نامشروع بودن نهادی به نام دادگاه ویژه روحانیت نیست که آن نیز حکایت دیگری می طلبد. آنچه این یادداشت در صدد بیان آن است این که همین دادگاه نامشروع ویژه روحانیت، چنان سست و بی مایه رفتار می کند که شأن و منزلت خود را نیز نمی تواند پاس بدارد و به عبارت ساده گاه در صدد ملکوک کردن رادمردانی بر می آید که از قضا می شود مصداق مثل معروف "تُف سر بالا".
مصداق اتم و اکمل این مدعا همین ماجرای پر سر و صدای حکم صادره در حق حجت الاسلام احمد منتظری است که دادگاه ویژه روحانیت او را به جرم ناکرده به 21 سال حبس محکوم کرد. هیچ معلوم نشد که مبنای حقوقی چنین حکم سنگینی چه بود. پخش نوار صوتی آیت الله منتظری در محکوم کردن عوامل جنایات 67 اگر جرم باشد باید همان هنگام که آیت الله منتظری خاطرات خود را منتشر کرد علیه او اقامه دعوا می شد. وانگهی در کجای دنیا کسی را که قائم مقام رهبری بود و بنا به وظیفه محوله در امور کشوری دخالت ورزیده می توان مجرم شناخت تا اکنون فرزند او را به جرم! انتشار فایل صوتی پدر به 21 سال حبس محکوم کرد؟
حال اگر جرمی تحقق یافته ماده قانونی آن چیست؟ و اگر ماده قانونی وجود دارد چگونه 21 سال محکومیت برای آن بریده شده است؟ حال اگر 21 سال حبس، کیفر جرمی است که این همه سال حبس همراه دارد چرا باید این حبس تقریبا به یک سوم کاهش یابد؟ احمد منتظری که فرجامی تقاضا نکرده بود.
حال اگر او مستحق تحمل همین شش سال زندان است چرا دزدانه او را روانه دادگاه کردند؟ مگر او با پای خود به زندان مراجعه نمی کرد که دزدکی او را روانه زندان کردند؟ از این بدتر حال که او به زندان روانه شده چرا در کمتر از 24 ساعت به مرخصی! فرستاده شد؟ و در نهایت اگر جرم او چنان سنگین بود که در حکم اولیه مستحق 21 سال حبس بود چگونه به یک باره چنین حکم سنگینی تعلیق می شود؟
آیا دادگاه ویژه روحانیت فکر آبروی نداشته خود را نکرده که این همه خود را مضحکه عام و خاص کرده است؟ در این بازی کثیف چه کس جز دادگاه مجرم است؟ و چه قاضی غیر از وجدان عموم مردم می تواند حکم کند که آیا دادگاه ویژه روحانیت برنده شده یا بازنده شده؟
ناگفته های بسیاری در خصوص تقلیل کیفر احمد منتظری از 21 سال به 6 سال، سپس آزادی او پس از 24 ساعت و اعزامش به مرخصی و اینک تعلیق حکم او وجود دارد. اما، هرچه که ماجرا پشت پرده باشد کار دادگاه روحانیت جز این نمی ماند که برای لکه دار کردن انسان نجیبی همچون احمد منتظری تف سربالا به خود کرده است.
احمد منتظری از حضور در هیچ دادگاهی طفره نرفت. حاضر به تن دادن به حکم ظالمانه علیه خود شد اما، حاضر به واگذاری اسرار پدرش نشد. او گفت که دادگاه ویژه او خواسته بود که همه آثار منتشر نشده پدرش را به دادگاه بدهد وگرنه حکم سنگینی دریافت خواهد کرد. وی حکم را گردن نهاد ولی آثار پدر را تحویل نداد. یکی از آثاری که او از پدرش منتشر ساخت نواری معروفی است که ارکان قدرت را در نظام جمهوری اسلامی به لرزه در آورد. او گفته بود که این آثار امانت مردم در دست او و نشانه افتخار خاندان منتظری است.
احمد منتظری با این سخن به گوش ناشنوای قدرت چنان درسی نواخت که نه حاضر به خیانت در امانت است و نه حاضر به مصالحه بر اسناد افتخار خانوادگی اش حتی اگر 21 سال حبس همراه داشته باشد.
سرانجام کار، اما، آن شد که در مصاف حق و باطل این خفاشان شب کور قدرت طلب بودند که چشمانشان تاب دیدن نور حق و حقیقت را نداشت و ناگزیر به عقب نشینی شدند. ناگزیر وقتی احمد منتظری نور حقیقت  و راست قامتی را به رخ آن شب کوران زاغه نشین افکند، این آنان بودند که ناگزیر از کوتاه آمدن شدند تا هم دادگاه ویژه را و هم کل دستگاه قضائیه را مایه ریشخند مردم و تاریخ کنند.    
https://negaam.news/1395/12/14/296251/

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر