جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۵ آبان ۹, یکشنبه

همسویی اردوغان و داعش در مخالفت با مرزهای سایکس پیکو

از بازیگران خاورمیانه هیچ یک از کشورهای عربی خرسند از تغییر مرزهای به جا مانده از سایکس پیکو نیستند. داعش با آرمانشهر خلافت اسلامی پدیده و بازیگری نوظهور شد که برای اولین بار این مرزها را درنوردید.
اما، دیگر بازیگر ناخرسند از قرارداد مذکور بی تردید ترکیه است که به رهبری اردوغان آرمان احیای امپراتوری عثمانی و باز پسگیری برخی (اگر نه همه) سرزمین های از دست داده را در سر می پروراند. به این ترتیب، اردوغان و داعش همنوا با هم مخالف مرزهای برجا مانده از جنگ جهانی اول هستند. در این میان نباید نقش کردها را از یاد برد که آنان نیز به شدت از مرزهای کنونی ناخرسندند.


همسویی اردوغان و داعش در مخالفت با مرزهای سایکس پیکو


در پی دست یافتن داعش به تصرفات ارضی در عراق و سوریه و با اعلام خلافت اسلامی  در این سرزمین ها، داعش ویدئویی را با عنوان پایان سایکس پیکو (The end of Sykes-Picot) به زبان انگلیسی منتشر کرد که به شدت در محافل غربی مورد توجه و تجزیه تحلیل قرار گرفت. پیام این ویدئو با نامی که برای آن برگزیده شده بود، روشن بود. در این ویدئو یک پیکارجوی داعشی وعده می دهد همانگونه که داعش مرزهای میان عراق و سوریه را درنوردیده، دیگر مرزهای تصنعی  را هم برخواهد چید و گستره خلافت خود را توسعه خواهد داد.

سایکس پیکو و ترسیم خاورمیانه ای جدید
در 16 مه 1916 قرارداد محرمانه ای موسوم به سایکس- پیکو بین دو کشور فرانسه و بریتانیا و با موافقت روسیه تزاری برای تقسیم سرزمین های عربی برجا مانده از امپراتوری عثمانی منعقد شد که از آن زمان تاکنون سرنوشت خونباری را برای خاورمیانه رقم زده است. اینک دقیقا صد سال از آن تاریخ گذشته ولی آثار و پیامدهای آن قرارداد همچنان برجاست.
این از آن روست که ریشه بسیاری از منازعات جاری در منطقه از قبیل سرنوشتی که برای کردها و ترک ها و عرب ها رقم خورده، به قراردادی باز می گردد که نه بر اساس واقعیت های موجود بلکه بر اساس منافع دولت های استعماری آن زمان تدوین شد.
به رغم سرنوشت شومی که اینک بر کشورهای عربی سایه افکنده،  آنچه به گواه تاریخ می توان دریافت این است که در فروپاشی عثمانی در جنگ جهانی اول، این خود عرب ها بودند که نقش موثری در متزلزل کردن اقتدار عثمانی ایفا نمودند. طرح به شکست کشاندن پیر اروپا (نام عثمانی در جنگ جهانی اول) در حالی در دستور کار بریتانیا، فرانسه و روسیه تزاری قرار داشت که جنبش های جدایی طلب ناسیونالیستی به ویژه ارامنه و اعراب در پهنه امپراتوری عثمانی بالا گرفته بود. لندن با بهره بردن از همین امر، ارتباطات مخفیانه ای را با شریف حسین (امیر حجاز و والی مکه) برقرار کرد و با وعده اینکه اگر نیروهای تحت امر او علیه دولت عثمانی به پا خیزند و اگر عثمانی متلاشی شود، شریف حسین این پاداش را خواهد داشت که کشور عربی مستقل خود را در سرتاسر سرزمین های عربی به جا مانده از امپراتوری عثمانی تاسیس نماید.
شریف حسین در آرزوی این وعده که هرگز محقق نشد، جنگ های جدایی طلبانه اعراب علیه عثمانی را سامان داد غافل از اینکه در میانه جنگ یعنی در 1916 بریتانیا و فرانسه این سرزمین ها را بین خود تقسیم کرده و اندک اراده ای برای اعطای استقلال به یک دولت عربی در سر نداشتند.
با پایان جنگ جهانی در نوامبر 1918 و فروپاشی عثمانی نه تنها استقلال یک کشور یکپارچه عربی تحقق نیافت بلکه بریتانیا و فرانسه به عنوان کشورهای متنفذ در جامعه ملل ( که بعد از جنگ جهانی دوم به سازمان ملل متحد تغییر نام یافت) طرح تحقیرآمیزی موسوم به قیمومیت     (Mandate System)  را در ژانویه 1919 از تصویب گذراندند که بر اساس آن ساکنان عرب خاورمیانه به دلیل «فرو دست بودن و عدم بلوغ کافی در اداره سرزمین های خود» تحت سرپرستی بریتانیا و فرانسه باقی می ماندند.
به این ترتیب و بر اساس قرارداد سایکس- پیکو نه تنها جنبش جدایی طلبی اعراب از دولت عثمانی برای آنان استقلالی را در بر نداشت بلکه حیثیت آنان نیز بر اساس طرح قیمومیت لگد مال نیز شد تا اینکه تدریجا چندین کشور عربی با مرزهای تصنعی در نقشه خاورمیانه عربی پدیدار شدند که خود موجبات منازعات بیشتر را فراهم آورد.
در پی تقسم خاورمیانه عربی به چندین کشور، جنبش ها پان عربیسم مدعی شدن که این قرارداد "امت عرب" را تجزیه کرده و جنبش های پان اسلامیسم مدعی شدند که این قرارداد "امت اسلام" را چند پاره کرده است.

اردوغان و نوعثمانی گرایی
به رغم اعتراض پان عربیست ها و پان اسلامیست ها به مفاد قرارداد سایکس پیکو، جای تردید نیست که در میان بازیگران خاورمیانه، کشورهای شکل گرفته از سایکس پیکو اینک نفع خود را در برقراری مرزهایی می دانند که بر اساس آن قرارداد ترسیم شده اند. در این میان تنها استثنا ترکیه است چرا که ترکیه (عثمانی) به مانند کشور مادری بود که تک تک کشورهای عربی از آن و در پی سقوط امپراتوری ترکان عثمانی بر روی نقشه منطقه پدیدار شدند. این امپراتوری به وسعت هفت و نیم میلیون کیلومتر برای بیش از شش صد سال بر پهنه ای از سرزمین هایی حکومت می کرد که از آن فقط ترکیه امروزی به وسعت ۷۸۳ هزار کیلومتر (حدودا یک دهم وسعت عثمانی) برجا مانده است. تازه این در حالی است که بخش های زیادی از ترکیه فعلی را کُردهای جدایی طلب تشکیل می دهند که در صورت جدایی آنان، ترکیه حدود یک سوم سرزمین کنونی خود را برای بار دیگر از دست خواهد داد.
جالب اینکه در پی تحولات منطقه نه تنها ترکیه به رهبری اردوغان به گونه ای رفتار می کند که نگران جدا شدن منطقه کردنشین نیست بلکه اینک با بی پروایی به گونه ای رفتار می کند که چشم داشت به سرزمین های عراق دارد.
شرح ماجرا از این قرار است که با آغاز عملیات عراق برای پاکسازی داعش و بازپسگیری موصل، ترکیه بدون درخواست عراق نیروهایی را به داخل عراق گسیل داشته تا در عملیات بازپسگیری موصل مشارکت کند. گرچه در نگاه نخست، این اقدام ابتکاری برای یورش به داعش تلقی می شود، اما، حیدر عبادی نخست وزیر عراق با علم به ادعاهای ارضی ترکیه نسبت به خاک عراق، خواستار عقب نشینی ترکیه به مرزهای شناخته شده بین ترکیه وعراق شد و از اردوغان خواست که در عملیات آزادسازی موصل دخالت نکند. همین امر موجب تنشی لفظی میان او و اردوغان شد به گونه ای که اردوغان با ادعای اینکه می خواهد نزاع های فرقه ای را در عراق سرکوب کند، حمله لفظی تندی به عبادی کرد و گفت: «نیروهای مسلح جمهوری ترکیه تا آن حد تنزل نکرده‌اند که از تو [عبادی] دستور بگیرند.» او افزود: «تو همتای من نیستی، تو در سطح من نیستی...باید بدانی ما هر کاری که بخواهیم می‌کنیم».
حمله تند اردوغان به عبادی از یک سو و تمرد او از احترام به حاکمیت عراق از سوی دیگر ریشه در نگرشی دارد که اردوغان هیچ ابائی از برملا ساختن آن ندارد: مخالفت با سایکس پیکو.
اردوغان در واکنش به مخالفت های صورت گرفته نسبت به حضور کشورش در آزاد سازی موصل اخیراً طی مواضع جدیدی که پیشتر سابقه نداشت گفته مرزهای کنونی بین عراق و سوریه هرگز با رضایت خاطر ترکیه نبوده و شهر موصل، حلب و کرکوک به لحاظ تاریخی متعلق به ترکیه است.
او با انتقاد شدید از رویکرد برخی کشورهای منطقه و کشورهای غربی در مخالفت با حضور کشورش در عملیات نظامی موصل گفت:«وقتی آنکارا درباره مناطقی چون عراق و سوریه و بوسنی و کریمه حرف می زند عده ای طوری به آنکارا نگاه می کنند که گویی موجودی فضایی است در حالی که زمانی از  "آنتپ " گرفته تا شهر " حلب"   و از ریزه ( در شمال شرق ترکیه) گرفته تا بندر "باتومی" ( در گرجستان زادگاه جد پدری اردوغان) و از بوسنی گرفته تا اوسکوپ ترکیه همه در قالب یک جغرافیای واحد بودند و تفکیک و جدایی آنها متصور نبود».
اردوغان مدعی شده که این شهرها هم اینک در "قلب ملت ترکیه" قرار دارند. او همچنین گفت:«در تمامی این شهرها اثری از استخوان های پدران ما ؛ عَرق جَبین آنها و حتی خون ریخته شده آنها وجود دارد. اجداد مردم ترکیه امروزه در 30 کشور مختلف دنیا مزار دارند و ترکیه نمی تواند نسبت به وقایعی که در آنجا می گذرد بی تفاوت بماند».
چنان که روشن است اردوغان بدون هیچ پروایی از عمق ناخرسندی خود نسبت به از دست رفتن سرزمین هایی صحبت می کند که روزگاری نه در قلمرو کنونی ترکیه بلکه در قلمرو عثمانی قرار داشتند. بنا به ادعای اردوغان 30 کشور (!) از سرزمین مادری (امپراتوری عثنمانی 1922) جدا شدند. روشن است چنین سخنی از جمله به معنی بی اعتبار دانستن مرزهایی است که بر اساس سایکس پیکو ترسیم شده و برای یک صد سال بر این منوال باقی مانده است. (اردوغان در این سخنان ادعاهای ارضی نسبت به اروپا را هم مطرح ساخته است)
گمان می رود که چنین موضع بی سابقه ای از اردوغان مبنی بر حسرتِ از دست رفتن سرزمین های زیادی که در "قلب مردم ترکیه" هنوز جا دارند، ناشی از این تحلیل باشد که دیر یا زود عراق با مرزهای ترسیم شده بعد از جنگ جهانی اول دیگر در نقشه منطقه باقی نخواهد ماند. در گمان اردوغان از بین رفتن داعش (دشمن مشترک دولت مرکزی عراق و دولت اقلیم کردستان) از قضا روند جدایی اقلیم کردستان از عراق را تسریع خواهد کرد. در ارزیابی او اگر قرار است مرزهای موجود تغییر کند طبیعی است که ترکیه ی برجا مانده از امپراتوری عثمانی با تاریخچه شش صد سال فرمانروایی بر این منطقه، باید سهم بزرگ خود را از تجزیه عراق مطالبه کند.

اردوغان و داعش همنوا با هم علیه سایکس پیکو
گفته شد که از بازیگران خاورمیانه هیچ یک از کشورهای عربی خرسند از تغییر مرزهای به جا مانده از سایکس پیکو نیستند. داعش با آرمانشهر خلافت اسلامی پدیده و بازیگری نوظهور شد که برای اولین بار این مرزها را درنوردید.
اما، دیگر بازیگر ناخرسند از قرارداد مذکور بی تردید ترکیه است که به رهبری اردوغان آرمان احیای امپراتوری عثمانی و باز پسگیری برخی (اگر نه همه) سرزمین های از دست داده را در سر می پروراند. به این ترتیب، اردوغان و داعش همنوا با هم مخالف مرزهای برجا مانده از جنگ جهانی اول هستند. در این میان نباید نقش کردها را از یاد برد که آنان نیز به شدت از مرزهای کنونی ناخرسندند.
آنچه مهم است اینکه از هم اینک می توان این گمان قوی را داشت که یک صد سال پس از سایکس پیکو، فرآیند تغییر مرزهای خاورمیانه آغاز شده است. با علم بر اینکه نقشه های برجامانده در خاورمیانه و اروپا برآمده از دو جنگ جهانی هستند، پرسشی که ذهن را به خود مشغول می کند این است که چگونه و بر اساس کدامین موازنه قرار است مرزهای جدید ترسیم شوند؟     



http://www.radiofarda.com/a/f7-commentary-over-isil-turkey-and-ottoman-empire/28082680.html

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر