جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۳ آذر ۱۰, دوشنبه

سکوت تهران در برابر تبرئه مبارک

اگر سکان سیاست خارجی ایران در دست خامنه ای است، او باید به عنوان رهبر مسلمانان جهان! در برابر سرکوب بیداری اسلامی که خشنودی اسرائیل و آل خلیفه را در پی داشته، سکوت نکند و اگر سکان سیاست خارجی در دست حسن روحانی است او باید اتهام جاسوسی مرسی برای ایران را تکذیب کند.
حال اگر پاسخ به تمامی این پرسش ها این باشد که جمهوری اسلامی مانند هر نظامی سیاسی دیگر رفتاری عملگرایانه در برابر رویدادها اتخاذ کرده، معنای تلویحی این سخن آن است که جمهوری اسلامی از ماهیت ایدئولوژیک خود (هویت اسلامی) تهی شده است که حاضر به سکوت در برابر سرکوب بیداری اسلامی و خشنودی اسرائیل و بحرین شده است.
EGYPT-POLITICS-MUBARAK-TRIAL


سکوت تهران در برابر تبرئه مبارک

حسنی مبارک رییس جمهور پیشین مصر که مدت 30  سال در رأس قدرت در این کشور بود، از اتهام قتل و فساد مالی تبرئه شده است. دادگاه رسیدگی به اتهامات حسنی مبارک، دو فرزندش (علا و جمال) و وزیر کشورش (حبیب عدلی) از چنان اهمیتی در مصر برخوردار بود که مصری ها آن را "دادگاه قرن" نام نهاده اند. اینک دادگاه، حکم به برائت همه متهمان این پرونده داده است.
این در حالی است که برای محمد مرسی رییس جمهور اسلامگرای مصر که تنها برای یک سال در مسند قدرت بود، تقاضای اعدام شده است.
تقاضای اعدام برای مرسی و اعلام برائت برای مبارک، بی تردید از شگفت انگیزترین احکام قضایی در تاریخ مصر است تا آنجا که سازمان شفافیت بین المللی حکم برائت مبارک را "شکست کلیه تلاش ها برای جلوگیری از سوء استفاده از قدرت و مبارزه با مفاسد مالی" توصیف کرده است. سازمان عربی حقوق بشر نیز این حکم را "دلیلی بر فروپاشی نظام قضایی مصر" دانسته است.
صرف نظر از جنبه قضائی این حکم که پایان زود هنگام انقلاب مصر را رقم زده، چنین حکمی هیزم افزودن به آتشی خشم کسانی است که خود را مال و جان باختگان دوران حکومت مبارک و انقلاب مصر می دانند. از این رو، این حکم بر شدت ناآرامی های مصر خواهد افزود و از هم اکنون می توان بیش از پیش تعمیق شکاف سیاسی و روزهای آتش و خون را برای مصر دید.
اما، ازجنبه منطقه ای و بین المللی نیز حکم برائت مبارک تاثیرات مهمی خواهد داشت. در اینجا به بررسی موضع جمهوری اسلامی می پردازیم.

سکوت جمهوری اسلامی برای برائت مبارک
پادشاه بحرین نخستین کسی بود که طی تماس تلفنی در ساعات اولیه صدور حکم برائت مبارک به او تبریک گفت. بنا به اعلام خبرگزاری رسمی بحرین، حمد بن عیسی آل خلیفه پادشاه این کشور طی تماسی با "برادرش حسنی مبارک صدور حکم برائت او را تبریک گفت و متقابلا مبارک نیز به خاطر این اظهارات پاک که نشان از برادری و دوستی دارد، از پادشاه بحرین تشکر کرد."
این گونه فعل و انفعالات قاعدتاً نباید از چشم جمهوری اسلامی به دور باشد. جمهوری اسلامی معترض به سرکوب انقلاب بحرین توسط آل خلیفه است؛ هم او که اینک به مبارک تبریک می گوید.
مبارک کسی است که در ادبیات جمهوری اسامی از او به عنوان فرعون مصر یاد می شد. حسنی مبارک در جنگ هشت ساله جانب صدام حسین را گرفته بود و با اعزام سربازانی که  تعدادی از آنان به اسارات نیروهای ایرانی در آمده بودند، عملا جانب صدام حسین را گرفته بود. در طول ریاست جمهوری حسنی مبارک، سطح روابط سیاسی دو کشور هرگز از سطح دفتر حفاظت منافع فراتر نرفت.
جز اندک تلاش دولت محمد خاتمی برای تجدید رابطه با مصر ( که به دیدار او و حسنی مبارک در سال 1386 منتهی شد)، موضع آیت الله خامنه ای به شدت علیه شخص مبارک بود. شخص آیت الله خامنه ای سنگین ترین حملات را به او داشت تا آنجا که یک بار او را "حسنی نامبارک" خوانده و گفته بود که "او با نوکری امریکا ملت مصر را ذلیل کرد."
از این مهم تر، آیت الله خامنه ای اسرائیل را نگران اصلی تحولاتی دانست که منتهی به سقوط مبارک شد. او گفته بود که: "صهيونيسم بيش از همه نگرانند و مي‌دانند كه اگر مصر از هم‌پيماني آنها دست بكشد و در جايگاه حقيقي خود قرار بگيرد چه اتفاق عظيمي در اين منطقه خواهد افتاد."
از سوی دیگر، خامنه ای تحولات سال های اخیر خاورمیانه را نه بهار عربی بلکه "بیداری اسلامی" توصیف کرده بود که الگوی خود را از انقلاب اسلامی گرفته است. او تا آنجا پیش رفت که گفت: "این حرکت بیداری تا قلب اروپا پیش خواهد رفت."
با این ملاحظات، سکوت تهران در برابر تبرئه مبارک و سرنوشت محمد مرسی سیاست خارجه جمهوری اسلامی در برابر چالش و پرسش های بزرگی قرار می دهد. برخی از آن پرسش ها عبارتند از اینکه:
- چرا جمهوری اسلامی در برابر جریاناتی که قصد ریشه کن کردن بیداری اسلامی (مدعای تهران) را دارند، بی تفاوت است؟ این پرسش وقتی به جاست که ادعای خامنه ای را باور داشته باشیم که بیداری اسلامی ملهَم از انقلاب اسلامی 57 است.
- علی اکبر ولایتی (مشاور علی خامنه ای) گفته بود که اخوان المسلمین نزدیک ترین نحله فکری به جمهوری اسلامی است. سکوت جمهوری اسلامی به سرکوب گسترده اخوان المسلمین و تقاضای اعدام برای صدها تن از پیروان این جنبش اسلامی از جمله تقاضای اعدام برای محمد بدیع رهبر آن و محمد مرسی رییس جمهور اخوانی مصر، آیا چشم پوشی از سرنوشت یک جنبش اسلامی نیست؟
- جمهوری اسلامی همواره خود را حامی مسلمانان جهان قلمداد کرده است. اگر چنین است چرا تاکنون در برابر قتل صدها شهروند مصری پس از عزل مرسی جانب سکوت را اختیار کرده است؟
- بنا به استنباط از کلام خامنه ای، اسرائیل باید خشنود از بازگشت نظامیانی باشد که خود را متعهد به پیمان کمپ دیوید می دانند. چرا جمهوری اسلامی نباید در برابر به قدرت رسیدن نظامیانی که خود را متعهد به صلح با اسرائیل می دانند،  ازخود وکنش نشان دهد؟
- چرا تهران باید با اعزام نماینده در مراسم تحلیف ریاست جمهوری  سیسی شرکت کند تا دلیلی باشد از رضایتمندی برای به قدرت رسیدن نظامیانی که متعهد به کمپ دیوید هستند؟

مرسی متهم به جاسوسی برای ایران
اگر جمهوری اسلامی و مشخصا آیت الله خامنه ای دارای موضع اصولی در برابر تحولات خاورمیانه باشد باید از خود واکنشی سخت در برابر تبرئه حسنی مبارک و بر باد رفتن بیداری اسلامی نشان دهد.  
برای مثال کافی است به موضع اصولی ترکیه در برابر تحولات مصر بنگریم که از آغاز تاکنون سرنگونی محمد مرسی را "کودتای نظامی" دانسته و بر مواضع خود نیز اصرار ورزیده است. اینک رابطه مصر و ترکیه یکی از تیره ترین دورن های خود را می گذراند و دو کشور سفیران خود را فراخوانده اند.
از سوی دیگر سکوت جمهوری اسلامی در برابر تبرئه مبارک در حالی است که تهران ماه هاست در برابر کیفرخواست انتسابی به محمد مرسی مبنی بر اتهام جاسوسی او برای تهران نیز سکوت پیشه کرده است.
شاید بتوان گمان داشت که دولت حسن روحانی (نه آیت الله خامنه ای) با اتخاذ مشی تنش زدایی در روابط خارجی، حاضر به موضع گیری علیه تبرئه حسنی مبارک نیست ولی سکوت در برابر اتهام جاسوسی محمد مرسی برای تهران که از یک سو می تواند حکم اعدام را برای مرسی و از سوی دیگر می تواند تنش با تهران را تشدید کند، به هیچ رو موجه به نظر نمی رسد.
اگر سکان سیاست خارجی ایران در دست خامنه ای است، او باید به عنوان رهبر مسلمانان جهان! در برابر سرکوب بیداری اسلامی که خشنودی اسرائیل و آل خلیفه را در پی داشته، سکوت نکند و اگر سکان سیاست خارجی در دست حسن روحانی است او باید اتهام جاسوسی مرسی برای ایران را تکذیب کند.
حال اگر پاسخ به تمامی این پرسش ها این باشد که جمهوری اسلامی مانند هر نظامی سیاسی دیگر رفتاری عملگرایانه در برابر رویدادها اتخاذ کرده، معنای تلویحی این سخن آن است که جمهوری اسلامی از ماهیت ایدئولوژیک خود (هویت اسلامی) تهی شده است که حاضر به سکوت در برابر سرکوب بیداری اسلامی و خشنودی اسرائیل و بحرین شده است.
http://www.radiozamaneh.com/190854

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر