جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۲ آذر ۷, پنجشنبه

گزارش 100 روزه روحانی، کارنامه سیاه احمدی نژاد، خدا قوت گفتن خامنه ای

چنین حجمی از انتقادات بی پرده از کارنامه سیاه احمدی نژاد در حالی مصاحبه روحانی بیان شد که خامنه ای در آخرین دیدارش با هیات دولت احمدی نژاد (23 تیر 92) دولت نهم و دهم را به پاس "تحمل کار شبانه روزی"، شایسته "خدا قوت" گفتن دانسته و گفته بود: «آنچه كه من امروز بايد به دوستان عرض كنم، در درجه‌ى اول "خداقوّتى" است؛ ان‌شاءالله كه خسته نباشيد. هشت سال كار كرديد، تلاش كرديد، كارهاى خوبى انجام گرفت، تحمل زحمات كار شبانه‌روزى را شماها نشان داديد، يعنى ديده شد، احساس شد.»
حال پرسش این است که حامیان رهبر جمهوری اسلامی چگونه می توانند به نقد کارنامه سیاه احمدی نژاد بپردازند ولی کارنامه خامنه ای را نقد نکنند؟
احمدی نژاد

۱۳۹۲ آذر ۴, دوشنبه

کلام ناپاک خامنه ای

در حالی که انتظار از هر انسان تربیت یافته این است که زبان و ادبیات پاک داشته باشد، انتظار از شخصی چون خامنه ای که در کسوت مرجعیت دینی و رهبریت سیاسی قرار گرفته به مراتب بیشتر است.

۱۳۹۲ آذر ۳, یکشنبه

توافق هسته ای در ژنو: نرمشی که قهرمانانه نشد

اگر این توافق آنگونه باشد که خامنه ای آن را «ایستادگی در برابر زیادخواهی» دانسته چرا جشن شادی را در طرف مقابل می توان دید و در طرف ایرانی نه؟ چرا ذوق زدگی و شعف آنگونه که در پیام تبریک فوتبالی خامنه ای دیده می شود، در پیام تبریک هسته ای او دیده نمی شود؟
Khamenei_Gym

۱۳۹۲ آبان ۲۹, چهارشنبه

انفجار بیروت؛ پیام و پیامدها

 مهم ترین ربط منطقی این انفجار تروریستی را می توان پاسخی به اظهارات سید حسن نصر الله، دبیر کل حزب الله لبنان، در ۲۴ مهر ۹۲ دانست که طی سخنانی به مناسبت عاشورا به مسئله حضور نیروهای تحت امر خود در سوریه پرداخت و صراحتاً اعلام داشت که تا زمانی عوامل براندازی حکومت بشار اسد در سوریه فعال هستند، نیروهای مسلح حزب الله نیز در سوریه حضور خواهند داشت. وی  در این سخنرانی گفت: تا زمانی که دلیل به قوت خوب باقی‌ست، حضور ما نیز (در سوریه) ادامه خواهد داشت...و مانع خطری می‌شویم که از سوی کشورهای دیگر، در منطقه و از طرف تکفیری‌ها متوجه لبنان است.
بیروت

۱۳۹۲ آبان ۲۷, دوشنبه

نصرالله، پرونده هسته ای و جنگ


؟ خامنه ای کدام رهبر فرزانه ای برای نصرالله است که چنان فرد مخبطی همچون احمدی نژاد را بر گرده ملت ایران نشاند که بگوید «آنقدر قطعنامه بدهید تا قطعنامه دان تان پاره شود». چرا حتی یک بار خامنه ای در مقام مخالفت با شکست مذاکرات در دوران سعید جلیلی بر نیامد؟ چرا خامنه ای حتی یک بار سیاست خارجی تنش زای احمدی نژاد را که راه تشدید پرونده هسته ای را هموار می کرد، تقبیح نکرد؟ مگر غیر این است که احمدی نژاد در دو سال آخر ریاستش مدعی شد کلا از پرونده هسته ای کنار گذاشته شده است؟ آیا غیر از این بود که سعید جلیلی مجری منویات رهبر در مذاکراتی بود که هر بار  پس از بی نتیجه ماندن، فشاری بر فشارهای ایران می افزود؟

۱۳۹۲ آبان ۲۳, پنجشنبه

ارزیابی 100 روز سیاست خارجی دولت روحانی

اگر باور داشته باشیم که موفقیت سیاست خارجی یک کشور در گرو سیاست داخلی منسجم و منضبط داخلی آن کشور است، به سختی بتوان ادعا کرد که سیاست خارجی روحانی واجد عقبه ای محکم در داخل باشد.

روحانی

۱۳۹۲ آبان ۱۹, یکشنبه

نقش فرانسه در شکست مذاکرات هسته ای در ژنو

کارشکنی امروز فرانسه در عدم حصول به توافق در ژنو را باید به پای شکست سیاست اروپایی دولت حسن روحانی نوشت که درک درستی از معادلات بین الملل ندارد. روحانی یک بار در کمپین انتخاباتی خود گفته بود:« «بنده معتقدم مذاکره با آمریکا راحت‌تر از مذاکره با اروپاست چرا که اروپایی‌ها به دنبال آقا اجازه از آمریکا هستند». (دیپلماسی ایرانی ۲۴ اردیبهشت ۹۲)


مذاکره اسلام ناب محمدی با شیطان بزرگ

آیا اگر هنوز شعار «امریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند»، باور رهبر جمهوری اسلامی است مذاکره با امریکا چه معنا دارد؟ آیا غیر از این است که چراغ سبز خامنه ای برای جواز مذاکره با امریکا، به خاک سپردن آن سخن معروف آیت الله خمینی است ؟


۱۳۹۲ آبان ۱۳, دوشنبه

تعارض آشکار در آخرین مواضع ضد امریکایی خامنه ای

با تحلیل سخنان خامنه ای دانسته می شود که وی از یک سو این حس را تلقین می کند که جمهوری اسلامی نظامی مقتدر و توانمند و بی نیاز به حل مشکلاتش با امریکاست و از سوی دیگر به مخاطبان خود این حس را القا می کند  که وی انواع بدبینی ها را به امریکا دارد و در عین حال معتقد است که امریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند. با چنین توصیفی این پرسش خودنمایی می کند که چرا خامنه ای جواز نرمش (به تعبیر خودش نرمش قهرمانانه) را در سیاست خارجی صادر کرده است؟
خامنه‌ای آمریکا

۱۳۹۲ آبان ۱۲, یکشنبه

مقایسه ابعاد حقوقی – سیاسی حبس محمد مرسی با حبس رهبران سبز

تصمیم به محاکمه مرسی در حالی است که اولا وی از نظر قانونیً رییس جمهوری مصر بوده و ثانیاٌ دولتی که علیه او اقامه دعوا نموده، خود را «دولت انتقالی» می داند. حال مقایسه کنید این جرأت دولت انتقالی مصر را با جمهوری اسلامی که مدعی داشتن پایگاه اجتماعی مردمی گسترده است ولی در خود جرأت محاکمه کسانی را نمی بیند که هرگز در جایگاه رسمی ریاست جمهوری (مثل محمد مرسی) قرار نداشتند.